- سمن رو (دخترانه)
- سمن چهره
معنی سمن رو - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
معطر، خوشبو مانند یاسمن
آسانسور
از پس رو تابع تالی پیرو
زیرک، با ادراک و با فراست، زود فهم
جانوری از رده ذوحیاتین دمدار که خود تیره خاصی را به وجود آورده است. این جانور دارای قدی متوسط (حد اکثر 25 سانتی متر) و پوستی تیره رنگ با لکه های زرد تند میباشد. محل زندگی سمندر در اماکن نمناک تاریک و غارها و تغذیه وی از حشرات و کرمهاست. بدنش نسبتا فربه است و بدنی استوانه یی شکل ختم میشود. حیوانی است بی آزار ولی ماده ای لزج از پوست وی ترشح میشود که سوزاننده است سالامندرا سالا ماندر. توضیح گفته اند وی در آتش نمیسوزد و آن اغراق آمیز است
بدنی لطیف و سفید و خوشبو
گستاخ، بی شرم، بی حیا، سخت رو
تندرو، چابک، سبک رفتار، سبک پا
پررو، گستاخ، بی شرم
اخمو، کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، متربّد، ترش روی، بداغر، عبوس، زوش، تندرو، عبّاس، ترش رو، روترش، عابس، اخم رو، دژبرو، تیموک، بداخم، گره پیشانی
اخمو، کسی که اخم کند و چین بر ابرو انداخته و روی خود را درهم بکشد، متربّد، ترش روی، بداغر، عبوس، زوش، تندرو، عبّاس، ترش رو، روترش، عابس، اخم رو، دژبرو، تیموک، بداخم، گره پیشانی
کسی که بدنی لطیف، سفید و خوشبو دارد
سمندر، جانوری با دم بلند و دست و پای کوتاه شبیه مارمولک که در آب و خشکی زندگی می کند و در مکان های تاریک و مرطوب به سر می برد،
جانوری افسانه ای که درون آتش زندگی می کند، اسمندر، سامندر
جانوری افسانه ای که درون آتش زندگی می کند، اسمندر، سامندر
ترشرو، بداخم، زشت، گستاخ، بی شرم
کسی که از طرف مؤسسه یا گروهی دربارۀ کارها و درخواست های آن سخن بگوید
پیرو، پس رو
پررو، بی شرم
کسی که چهرۀ گلگون دارد، مقابل زردرو، کنایه از شاد، خوشحال، خوشدل، پیروز، کنایه از شرمنده و شرمسار
به صورت دشمن مانند دشمن، کنایه از کسی که مردم از دیدن او نفرت داشته باشند
Flushed
раскрасневшийся
gerötet
почервонілий
zaczerwieniony
corado
arrossato
ruborizado
rougeoyant
blozend
लालिमा युक्त